Dienstag, 9. März 2010

حقوق بشر



حقوق بشر


هنروادبیات وفلسفه نخستین سرچشمه ی اندیشه ی آزادی خواهی است . سپس دین پا یبندی به این مفاهیم وبرتری داشتن آدمی را وسعت بیشتری می بخشد . بتدریج از این مجموعه صورت علمی آن یعنی علم حقوق پدید آمده است .چنانچه می دانیم این دانش به مفهوم احترام به ارزش های انسانی برپایه ی شخصیت بشری ( جان وآزادی وشرف ) وراه محقق ساختن این حقوق فطری ومصون نگاهداشتن آن مزایای عقلی از هر گونه گزند است. بنابراین پژوهش در زمینه حقوق بشراز مدتها پیش بطور پراکنده وغیر رسمی بوسیله پژوهشگران نگاشته می شد . اولین بار در اعلامیه ی حقوق بشر مورخ 13 فوریه ی 1689 انگلستان وسپس درسال 1776 میلادی دراعلامیه ی استقلال ایالات متحده آمریکا واز آن پس در اعلامیه ی حقوق بشر سال 1789 فرانسه رسماً در یک مقدمه و 17 ماده گنجانیده شد . که مهمترین امتیازهای که برای بشرقائل شده بطورمجمل در این جا درج شده است.
( افراد جامعه دارای یک سلسله حقوق طبیعی مقدس مسلم وغیر قابل انتقال هستند . بی خبری مصادر امور از وجود این حقوق یا رعایت نکردن آنها تنها منشا ومنبع تیره بختیهای بشر است ) تمام افراد بشرآزاد بدنیا میآیند واز نظر سرشت وحقوق انسانی با هم برابر اند واز این روباطبع باید درهمه زندگی خویش از آزادی وبرابری بهره مند شوند . همه دارای عقل ووجدان می باشند وباید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند . مرام ومنظور اجتماعات سیاسی حفظ وپشتیبانی حقوق افراد است . این حقوق عبارتند از : آزادی فردی . مالکیت شخصی . تامین جانی ومالی و حق دفاع از حقوق دربرابر ستم وتعدی است . وحق حاکمیت ناشی از خود ملت است . وهیچ فردی وهیچ طبقه ای نمی تواند فرمانروایی کند . مگربه نمایندگی ازطرف توده مرد م .
قانون : نماینده وشنا ساننده اراده همگانی است وتمام مردم باید شخصاً یا بوسیله نماینده خویش در وضع قوانین شرکت جویند .هیچ کاری را نمی توان جرم دانست مگر آنچه درقانون جرم شناخته شده باشد . هرگونه عقیده سیاسی .مذهبی . فلسفی آزاد است .افراد میتوانند عقاید وآرای خود را بوسیله مطبوعات منتشر کنند ودرمجامع اظهار دارند .
قابل ذکر است : بیانیه حقوق بشر عاری ازهر گونه برتری ( 1- نژاد 2- قوم 3- مذهب 4- ملیت 5- گروه اجتماعی وعقیده سیاسی است وسه نکته اساسی وحقوقی که به رویت آن انسان باید در هر کشوری حمایت شود : 1- زندگی 2- آزادی 3- حمایت روحی وجسمی اوست .
اکنون بیانیه ی حقوق بشر مورخ 1789 و منشور جهانی حقوق بشر به تاریخ 24 اکتبر 1945 مشتمل بر ( مقد مه و 30 ماده ) سبب شده است که در قا نون اساسی هر کشوری فصلی را به حقوق ملت اختصاص دهند این حقوق تصویر و انعکاس حقوق بشر در قا نون اساسی داخلی است. به عبارت دیگر حقوق ملت به معنای آزادی هایی است که : مردم میتوانند در سا یه آن دولت را در حدود و قا نون خویش نگاه دارند و اجازه ندهند از آن حدود تجا وز کند و تضمینی برای محدود کردن قدرت سیاسی حکو مت است .
اگر چه امروزه منشور حقوق بشر کورش بزرگ نخستین بیا نیه ی حقوق بشری در گیتی شنا خته شده است . شوا هد تا ریخی د یگری از ایران با ستان مو جود میبا شد که نشانگر وجود آیین نامه ی مدنی به منظور مهار قدرت بی حد و حصر پا دشا هان در مسیر حکومت
به سوی دموکراسی و بر مخ حا کمیت استبدادی و خود کا مگی اشراف است تا سر انجام حا کمیت عا مه را به وجود بیا ورد .

در این باره کریستنسن مولف کتاب ایران در زمان سا سا نیان می نویسد : ( همه ی اقوام جهان برتری ایرا نیا ن را اذعان دا شتند.
خا صه در کمال دولت و ... تا سیسات ایا لات و ... قوت عقل و درستکاری .... در همه ی این مسا یل برتری ایرا نیان بر اقوام جهان
مسلم بود . تا ریخ این قوم سر مشق کسا نی ا ست که پس از آنان به نظم مما لک می پر دا زند )
در دینکرت قدرت پا دشا هان به حدود دینی و اخلا قی دقیق مقید شده است . از این قرار : ( 1- رعا یت آنچه مربوط به تکلیف پا دشا هان نسبت به دین بهی است 2- عقل سلیم 3- اخلا ق نیکو 4- قوه ی عفو و اغما ض 5- محبت نسبت به رعیت 6- نیروی تهیه ی آسا یش برای رعایا 7- شادی 8- تذکر دا یم به اینکه جهان گذران است 9- تشویق مستعد ان و کار دا نان 10- تنبیه نا لایقان 11- حسن سلوک با روسای کشور 12- صادر کردن اوا مر عا دلا نه 13- با قی دا شتن رسم بار عام 14- بخشنده بودن 15- دفع آز 16- بی بیم کردن مردمان 17- تشویق نیکان و اعطای مقامهای در باری و منا صب دو لتی به آنان 18- مواظبت در نصب کار گزاران مملکت
19- ا طا عت تام از خدا وند )

با این او صا ف اگر بگو ییم در پناه خدای یگا نه شاه نگهبا ن میهن است سخنی به گزاف نگفته ا یم چون در ادبیا ت پارسی شاه صفتی
برای شا یستگی و سمبول اراده و یکپارچگی ملی و پدر معنوی ایرا نیان است که در این راستا نیز سر بازی آیین پا دشا هی است و بر
ما ست که ا یرانی ( آزاد ا ند یش ) بما نیم و بزی ایم و بدا نیم باز گشت همگان به سوی خرد است . اییرینه ویجهه یزه میده ( پا ینده باد ایران)



نگارنده : سید حلیل مرتضی