Montag, 28. September 2009

حفظ بیضه ی اسلام وتحکم درنهضت مشروطیت

حفظ بیضه ی اسلام وتحکم درنهضت مشروطیت

با رشد فکری اهالی از برخورد اند یشه ها و بالا رفتن سطح مطالبات وخواسته های مردم دراین قیام ملی و به هم پیوستن ولایات برای استقرار حکومتی مبتنی بر د موکراسی، نخستین اعلا میه از برنامه ی سوسیالیستی منتشر شده در ایران بدین مضموم بود : دفاع مسلحانه از مشروطیت ـ دستیابی به(عدالت اجتماعی) و (برابری تدریجی) از طریق پارلمان ـ دادن حق رأی به همه ی شهروندان بدون توجه به مذ هب وطبقه ـ توزیع مجدد کرسیهای مجلس بر پایه ی جمیعت هر منطقه ـ تضمین حق انتشار، بیان، تشکیل سازمان، انجمن (تشکیلات) و اعتصاب ـ ایجاد مدارس رایگان عمومی برای همه ی کودکان ـ بیمارستان ودرمانگاه های رایگان برای فقراء شهری ـ فروش روستاها واملاک (اضافی) سلطنتی به دهقانان بی زمین ـ وضع مالیات بردرآمد وثروت، نه برخانواده ـ هشت ساعت کار روزانه، ودو سال خدمت نظام وظیفه ی اجباری خواسته شده بود . که پس از پیروزی مشروطه خواهان، پانصد نفراز نمایندگان مجلس منحله، شامل نیروهای بختیاری ومبارزین دیگر، بازار و آزادیخواهان دربار بودند ، به سرعت در تهران گرد آمدند وخودشان را مجلس عالی اعلام کردند . و سپس محمد علی شاه قاجارکه به سفارت روس پناهنده شده بود، را از سلطنت خلع کردند وفرزند دوازده ساله اش احمد میرزا را به سلطنت تعیین نموده وعضدالملک ، ایلخان سالخورده و لیبرال، ایل قاجار را به عنوان نایب السلطنه انتخاب کردند . ومحمد تقی خان تنکابنی ملقب به سپهدار اعظم نخست وزیری وزارت جنگ را بد ست آورد وسردار اسعد نیز وزارت داخله را اختیار کرد . وطبق قانون انتخاباتی جدید پیش شرط دارایی را از 1000 تومان به 250 تومان کاهش داد ونمایندگی طبقات ومشاغل را لغو کرد ، کرسیهای تهران را از 60 به 15 رساند ، کرسیهای ایالات را از 96 به 101 کرسی افزایش داد وچهار کرسی نیز برای اقلیتهای مذهبی به رسمیت شناخته شده ـ یک کرسی برای کلیمیان ، یک کرسی زرتشتیان ، و دو کرسی برای مسیحیان آسوری وارامنه ـ درنظر گرفت . پیش از افتتاح مجلس دوم فاتحین با اعدام شیخ فضل الله نوری پس از فتح تهران وشکست مشروعه خواهان ومستبدان ، باانحلال شعبات اجتماعیون وعامیون ، و تشکیل حزب دموکرات ( تندروانقلابی وعرف گرا ) وحزب ( اجتماعیون واعتدالیون )که طرفدار جامعه ی قانونی ومدنی وهوادار روش ملایمتر ورعایت سیر تکامل بود ، که اعتقاد به کشتن واز بین بردن مستبدان ومرتجعین نداشت ، و از این رو بیشتر اعیان ، بدان حزب پناه می بردند ـ غالب اعیان وروحانیون و اکثریت مجلس دوم ، طرفدار یا عضو این حزب شدند نظیر : علی اکبر دهخدا ، آیت الله طباطبایی و بهبهانی وناصر الملک نایب السلطنه ، فرمانفرما ، سپهدار اعظم تنکابنی ، و قرار داشتند . خصوصأ آیت الله سید عبدالله بهبهانی یکی از مخالفین سر سخت جدایی دین از سیاست وعلمدار دخالت دین در ساختار حکومتی بود، ودر سوی دیگرسید حسن تقی زاده که هم در مجلس اول و هم دربخشی از مجلس دوم تلاش بزرگی را برای استقرار قوانین عرفی (تجدد) و محدود کردن ، مداخلات روحانیون رهبری می کرد ، این زمان رهبری پارلمان حزب دموکرات را در دست داشت ، گرچه وی به منظور استواری جامعه قانونمند ومدنی ، حدود آزادی افراد ومرز قدرت دولت رادر حکومت دموکراسی تعیین نمود . اما دموکراسی خواهی به جهت بافت سنتی و باورهای دینی مردمان و فقدان نظم جامعه مدنی در نهضت مشروطیت و در روند پاداندیشی مشروعه خواهان و مشروطه خواهان یعنی حکومت متکی به شرع دین نه مشروطه ، اینبار عرف گرایی(مدرنیته) ذبح اسلامی شد . و به پای (استقلال) ایران و در راه ایجاد حکومت مقتدر مرکزی قربانی گردید . و به هیئت ( مشروطه ایرانی) در آمد تادردنیای کلمات هم ، با پسوند (ایران)از اساسی ترین دستاوردهای نظام دموکراسی فاصله گیرد. جنگ تازه ای در میان جناح های مختلف مشروطه خواه آغاز گردید . دراین جنگ تازه هم، سخن نهایی را درباره ی چندوچون مشروطیت ایران ، دو مرجع تقلید مازندرانی( شیخ عبدالله) و خراسانی (محمد کاظم) به گوش مردم ایران می رساندند . ((زیرا مشروطیت تا شرعی و دیانتی نباشد نمی توانست مطرح وبحث گردد و برای کله های نارس مردم بلا فرق مذهب و ملت تحت مساوات و عدالت علی السویه بود)) حیدرخان عمواغلی ـ و همچنین حفظ بیضه ی اسلام به زبان شرعی که از امور (حسبیه) است و ولایت مجتهدین براین امور، مورد اتفاق همه ی مسلمین است ، پس حفظ شریعت اسلام و ملت مسلمان ، از تعدی و تجاوز کفار، جز مهمترین وظایف مجتهدین قرار می گیرد به همین جهت همه ی روحانیون مشروطه خواه در حمایت از حکومت مشروطه ، حکومتی که به زعم آنان می توانست استقلال مملکت اسلامی را تضمین کند به همین اصل مسلم، استناد می کردند . محدود کردن ظلم حکومت جور را با عنوان امر به معروف ونهی ازمنکر(مدافعه باکفار) و (اعتلای علم و حفظ مملکت مسلمین از تهاجم اهل کفر)را به عنوان (حفظ بیضه ی اسلام)می شناساندند. برای حفظ تمامیت ارضی واستقلال مملکت اسلامی از تجاوزبه حکومت قانونی روی می آوردند تا شاید درپناه قانون و نظارت نمایندگان مردم ، استقلال مملکت اسلامی حفظ شود. مخالفت روحانیون با بسیاری از قرادادها و امتیازات اقتصادی و حضورمداخله ی اروپاییان درایران به واسطه همین اصل مذهبی وشرعی صورت می گرفت . بر این پایه مشروطیت یعنی مقید و مشروط شدن دوایر دولتی و سلطنت به قوانین، تا از حالت خودکامگی و بی قانونی پیشین در آید : قوانین که مطابق با شریعت اسلام و مذهب شیعه جعفری باشد . هدف اصلی این سلطنت و دولت مشروطه شده، حفظ و صیانت (بیضه ی اسلام) است که به قول آیت الله نایینی در زبان سایرملل از آن به (حفظ وطن) تعبیر می کنند و منظور از آزادی(حریت) چنانچه پیشتر هم گفته اند و به کرّات هم گفته اند (آزادی نوع ملت است ازقیدرقیت استبداد پادشاه و فعال مایشاء بودن او واعوانش) و چنین آزادی هم نمی تواند (قوانین منطبقه براحکام خاصه و عامه ی مستفاده ازمذهب) تجاوز کند بدین ترتیب درمشروطیت ایران (آزادی بطورعام) و (آزادی فردی) به طور مشخص، آنگونه که درنظام دموکراسی فهمیده می شد، به کنار نهاده شد و آنچه که اهمیت و وضوح یافت ،استقلال سیاسی بود که درعمل با ایجاد حکومت مقتدر مرکزی امکان پذیرمی شد تا وطن و (جامعه اسلامی) ایران را حفظ وحراست کند. دردوره دوم مجلس مابین و کلابرسر اصلاحات اساسی و مسائل سیاسی اختلافات شدیدی بروز کرد و نمایندگان به احزابی چند منقسم گردیدندوازآن میان حزب تندرو و دموکرات و حزب اعتدالی به رقابت و خصومت با یکدیگر برخاستند و میان سپهدار و سردار اسعد نیز صفای سابق به نقارمبدل شد و سرداراسعد به یاری دموکراتها به ریاست وزراء رسید . درسال 1328 عضدالملک نایب السلطنه وفات یافت وکلا درانتخاب جانشین او مدتی درکشمکش بودند عاقبت طرفداران ناصرالملک توفیق یافتند و ناصرالملک به نیابت سلطنت و مستوفی الممالک به ریاست وزراء اختیارشدند . سپس در 28 شعبان 1332 روز تاجگذاری احمد شاه دوره نیابت ناصرالملک خاتمه یافت و اندکی پس ازافتتاح مجلس سوم مصادف با شروع جنگ جهانی اوّل چون در این جنگها همسایگان ایران، روس وانگلیس در یک طرف و عثمانی به یاری آلمان و اتریش در طرف دیگر بود، خوشبختانه مستوفی الممالک درسال 1333 رسمأ ایران را بی طرف اعلان نمود و در حفظ بی طرفی جّد فوق العاده به خرج داد که پس از خاتمه جنگهای بین المللی کشور ما همچنان د ست نخورده ماند و فاتحین استقلال و تمامیت ارضی ایران را محترم شمرد ند
نگارنده : سید جلیل مرتضی

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen