Montag, 28. September 2009

حفظ بیضه ی اسلام وتحکم درنهضت مشروطیت

حفظ بیضه ی اسلام وتحکم درنهضت مشروطیت

با رشد فکری اهالی از برخورد اند یشه ها و بالا رفتن سطح مطالبات وخواسته های مردم دراین قیام ملی و به هم پیوستن ولایات برای استقرار حکومتی مبتنی بر د موکراسی، نخستین اعلا میه از برنامه ی سوسیالیستی منتشر شده در ایران بدین مضموم بود : دفاع مسلحانه از مشروطیت ـ دستیابی به(عدالت اجتماعی) و (برابری تدریجی) از طریق پارلمان ـ دادن حق رأی به همه ی شهروندان بدون توجه به مذ هب وطبقه ـ توزیع مجدد کرسیهای مجلس بر پایه ی جمیعت هر منطقه ـ تضمین حق انتشار، بیان، تشکیل سازمان، انجمن (تشکیلات) و اعتصاب ـ ایجاد مدارس رایگان عمومی برای همه ی کودکان ـ بیمارستان ودرمانگاه های رایگان برای فقراء شهری ـ فروش روستاها واملاک (اضافی) سلطنتی به دهقانان بی زمین ـ وضع مالیات بردرآمد وثروت، نه برخانواده ـ هشت ساعت کار روزانه، ودو سال خدمت نظام وظیفه ی اجباری خواسته شده بود . که پس از پیروزی مشروطه خواهان، پانصد نفراز نمایندگان مجلس منحله، شامل نیروهای بختیاری ومبارزین دیگر، بازار و آزادیخواهان دربار بودند ، به سرعت در تهران گرد آمدند وخودشان را مجلس عالی اعلام کردند . و سپس محمد علی شاه قاجارکه به سفارت روس پناهنده شده بود، را از سلطنت خلع کردند وفرزند دوازده ساله اش احمد میرزا را به سلطنت تعیین نموده وعضدالملک ، ایلخان سالخورده و لیبرال، ایل قاجار را به عنوان نایب السلطنه انتخاب کردند . ومحمد تقی خان تنکابنی ملقب به سپهدار اعظم نخست وزیری وزارت جنگ را بد ست آورد وسردار اسعد نیز وزارت داخله را اختیار کرد . وطبق قانون انتخاباتی جدید پیش شرط دارایی را از 1000 تومان به 250 تومان کاهش داد ونمایندگی طبقات ومشاغل را لغو کرد ، کرسیهای تهران را از 60 به 15 رساند ، کرسیهای ایالات را از 96 به 101 کرسی افزایش داد وچهار کرسی نیز برای اقلیتهای مذهبی به رسمیت شناخته شده ـ یک کرسی برای کلیمیان ، یک کرسی زرتشتیان ، و دو کرسی برای مسیحیان آسوری وارامنه ـ درنظر گرفت . پیش از افتتاح مجلس دوم فاتحین با اعدام شیخ فضل الله نوری پس از فتح تهران وشکست مشروعه خواهان ومستبدان ، باانحلال شعبات اجتماعیون وعامیون ، و تشکیل حزب دموکرات ( تندروانقلابی وعرف گرا ) وحزب ( اجتماعیون واعتدالیون )که طرفدار جامعه ی قانونی ومدنی وهوادار روش ملایمتر ورعایت سیر تکامل بود ، که اعتقاد به کشتن واز بین بردن مستبدان ومرتجعین نداشت ، و از این رو بیشتر اعیان ، بدان حزب پناه می بردند ـ غالب اعیان وروحانیون و اکثریت مجلس دوم ، طرفدار یا عضو این حزب شدند نظیر : علی اکبر دهخدا ، آیت الله طباطبایی و بهبهانی وناصر الملک نایب السلطنه ، فرمانفرما ، سپهدار اعظم تنکابنی ، و قرار داشتند . خصوصأ آیت الله سید عبدالله بهبهانی یکی از مخالفین سر سخت جدایی دین از سیاست وعلمدار دخالت دین در ساختار حکومتی بود، ودر سوی دیگرسید حسن تقی زاده که هم در مجلس اول و هم دربخشی از مجلس دوم تلاش بزرگی را برای استقرار قوانین عرفی (تجدد) و محدود کردن ، مداخلات روحانیون رهبری می کرد ، این زمان رهبری پارلمان حزب دموکرات را در دست داشت ، گرچه وی به منظور استواری جامعه قانونمند ومدنی ، حدود آزادی افراد ومرز قدرت دولت رادر حکومت دموکراسی تعیین نمود . اما دموکراسی خواهی به جهت بافت سنتی و باورهای دینی مردمان و فقدان نظم جامعه مدنی در نهضت مشروطیت و در روند پاداندیشی مشروعه خواهان و مشروطه خواهان یعنی حکومت متکی به شرع دین نه مشروطه ، اینبار عرف گرایی(مدرنیته) ذبح اسلامی شد . و به پای (استقلال) ایران و در راه ایجاد حکومت مقتدر مرکزی قربانی گردید . و به هیئت ( مشروطه ایرانی) در آمد تادردنیای کلمات هم ، با پسوند (ایران)از اساسی ترین دستاوردهای نظام دموکراسی فاصله گیرد. جنگ تازه ای در میان جناح های مختلف مشروطه خواه آغاز گردید . دراین جنگ تازه هم، سخن نهایی را درباره ی چندوچون مشروطیت ایران ، دو مرجع تقلید مازندرانی( شیخ عبدالله) و خراسانی (محمد کاظم) به گوش مردم ایران می رساندند . ((زیرا مشروطیت تا شرعی و دیانتی نباشد نمی توانست مطرح وبحث گردد و برای کله های نارس مردم بلا فرق مذهب و ملت تحت مساوات و عدالت علی السویه بود)) حیدرخان عمواغلی ـ و همچنین حفظ بیضه ی اسلام به زبان شرعی که از امور (حسبیه) است و ولایت مجتهدین براین امور، مورد اتفاق همه ی مسلمین است ، پس حفظ شریعت اسلام و ملت مسلمان ، از تعدی و تجاوز کفار، جز مهمترین وظایف مجتهدین قرار می گیرد به همین جهت همه ی روحانیون مشروطه خواه در حمایت از حکومت مشروطه ، حکومتی که به زعم آنان می توانست استقلال مملکت اسلامی را تضمین کند به همین اصل مسلم، استناد می کردند . محدود کردن ظلم حکومت جور را با عنوان امر به معروف ونهی ازمنکر(مدافعه باکفار) و (اعتلای علم و حفظ مملکت مسلمین از تهاجم اهل کفر)را به عنوان (حفظ بیضه ی اسلام)می شناساندند. برای حفظ تمامیت ارضی واستقلال مملکت اسلامی از تجاوزبه حکومت قانونی روی می آوردند تا شاید درپناه قانون و نظارت نمایندگان مردم ، استقلال مملکت اسلامی حفظ شود. مخالفت روحانیون با بسیاری از قرادادها و امتیازات اقتصادی و حضورمداخله ی اروپاییان درایران به واسطه همین اصل مذهبی وشرعی صورت می گرفت . بر این پایه مشروطیت یعنی مقید و مشروط شدن دوایر دولتی و سلطنت به قوانین، تا از حالت خودکامگی و بی قانونی پیشین در آید : قوانین که مطابق با شریعت اسلام و مذهب شیعه جعفری باشد . هدف اصلی این سلطنت و دولت مشروطه شده، حفظ و صیانت (بیضه ی اسلام) است که به قول آیت الله نایینی در زبان سایرملل از آن به (حفظ وطن) تعبیر می کنند و منظور از آزادی(حریت) چنانچه پیشتر هم گفته اند و به کرّات هم گفته اند (آزادی نوع ملت است ازقیدرقیت استبداد پادشاه و فعال مایشاء بودن او واعوانش) و چنین آزادی هم نمی تواند (قوانین منطبقه براحکام خاصه و عامه ی مستفاده ازمذهب) تجاوز کند بدین ترتیب درمشروطیت ایران (آزادی بطورعام) و (آزادی فردی) به طور مشخص، آنگونه که درنظام دموکراسی فهمیده می شد، به کنار نهاده شد و آنچه که اهمیت و وضوح یافت ،استقلال سیاسی بود که درعمل با ایجاد حکومت مقتدر مرکزی امکان پذیرمی شد تا وطن و (جامعه اسلامی) ایران را حفظ وحراست کند. دردوره دوم مجلس مابین و کلابرسر اصلاحات اساسی و مسائل سیاسی اختلافات شدیدی بروز کرد و نمایندگان به احزابی چند منقسم گردیدندوازآن میان حزب تندرو و دموکرات و حزب اعتدالی به رقابت و خصومت با یکدیگر برخاستند و میان سپهدار و سردار اسعد نیز صفای سابق به نقارمبدل شد و سرداراسعد به یاری دموکراتها به ریاست وزراء رسید . درسال 1328 عضدالملک نایب السلطنه وفات یافت وکلا درانتخاب جانشین او مدتی درکشمکش بودند عاقبت طرفداران ناصرالملک توفیق یافتند و ناصرالملک به نیابت سلطنت و مستوفی الممالک به ریاست وزراء اختیارشدند . سپس در 28 شعبان 1332 روز تاجگذاری احمد شاه دوره نیابت ناصرالملک خاتمه یافت و اندکی پس ازافتتاح مجلس سوم مصادف با شروع جنگ جهانی اوّل چون در این جنگها همسایگان ایران، روس وانگلیس در یک طرف و عثمانی به یاری آلمان و اتریش در طرف دیگر بود، خوشبختانه مستوفی الممالک درسال 1333 رسمأ ایران را بی طرف اعلان نمود و در حفظ بی طرفی جّد فوق العاده به خرج داد که پس از خاتمه جنگهای بین المللی کشور ما همچنان د ست نخورده ماند و فاتحین استقلال و تمامیت ارضی ایران را محترم شمرد ند
نگارنده : سید جلیل مرتضی

Donnerstag, 10. September 2009

زنده باد ملت ایران




زنده باد ملت ایران


برپایهء همبستگی ملی وپایداری جنبش سیاسی که منجربه پیروزی,تأسیس عدالتخانه ومشروطیت گرد ید. مظفرا لد ین شاه قاجار را نا گزیر به صد ورفرمان مشروطیت درروز(14امرداد1285 شمسی) مطابق با (5 ا وت1906میلا د ی) واداشت.ودر18شعبان 1324همان سال ا ولین مجلس شورای ملی ایران تشکیل وقا نون ا ساسی تد وین شد وشاه آنرادر14 ذ یقعدهء1324 امضاء کرد. و پنج روز پس ازآ ن در گذشت. در حقیقت نهضت مشروطیت تاریخ بیداری ایرانیان برای ا ستقرار حکومت قا نون و تحقق عدا لتخواهی است که سبب شد شعار زنده باد ملت ایران برسر زبا نها جاری شود.
(ا نقلا ب فرا نسه1789/ شکست روسیه ا زژاپن وا نقلاب روسیه 1905)
تأثیر د وا نقلاب شگرف فرانسه وروسیه د ررشد و توسعه مشروطه خواهی ایران در نیمه د وم سده نوزدهم نفوذ وتأ ثیرغرب به دوشیوه متفا وت,روابط سست وشکنندهء دولت قاجارباجامعه ایران را تضعیف کرد. یکم نفوذا قتصا دی غرب بیشتر بازارهای شهری راتهد ید کرده وبتد ریج تجار و بازرگانان پرا کندهء محلی را درقالب طبقه متوسط فرامحلی یکپارچه ساخت؛ طبقه ای که اعضای آ ن برای نخستین باراز د ردها ومشکلا ت مشترک خودآ گاه شده بودند.این طبقه متمول، به لحاظ پیوندها یش با ا قتصا د سنتی وا یده ئولوژی سنتی تشیع د رسا لهای آ تی به طبقه متوسط سنتی معروف شد. دوم ـ برخورد وارتباط با غرب به ویژه تماس فکری وایده ئولوژیکی ازطریق نهادهای نوین آموزشی زمینه رواج مفاهیم واند یشه های جد ید، گرایشهای نو و مشاغل جد ید را فراهم ساخت. وباعث شد، روشنفکران جد یدی که معتقد به ا صول لیبرالیسم, ناسیونا لیسم وحتی سوسیا لیسم بود ند را بوجود بیآورد براین پا یه همگی آ نها خوا ستار دگرگونیهای بنیا دی اقتصادی,سیا سی وا یده ئولوژیکی بودند. جهان بینی روشنفکران تحصیلکردهء جد ید با اند یشه های روشنفکران قد یم د ربا ری تفا وت بنیادی داشت.آ نان برا ین با ور بود ند که تا ریخ نه مشیت خدا وند،آن طورکه علما اعتقاد داشتند و نه ظهور و سقوط ا د واری سلسله های پاد شاهی آن گونه که وقا یع نگا ران د رباری همواره توصیف می کردند، بلکه جریان پیشرفت بی وقفه بشری است.آ نان ا ستبداد سلطنتی را دشمن ذاتی ( آزادی، برابری، برادری) و جزم اند یشی مذهبی را مخالف طبیعی تفکر عقلا نی وعلمی وا مپریا لیسم خارجی را ا ستثما رگر سیری ناپذ یر کشورهای کوچک وما نند ایران می دانستند وازهرسه آ نها بیزار بود ند. بنا بر این طبقه روشنفکر، مشروطیت وسکولاریسم و ناسیونا لیسم را سه ا بزارکلیدی برای سا ختن جا معه نوین قد رتمند و توسعه یا فته به شمار می آورد.آ نان یقین دا شتند که مشروطیت سلطنت ا رتجاعی را از بین می برد، سکولا ریسم نفوذ محا فظه کارانهء روحا نیون را نا بود خواهد کرد و ناسیونا لیسم نیز ریشه های ا ستثما ر کنندهً امپرا لیسم ها را می خشکا ند.ا فز ون براین آنان نه تنها واژه های غربی بسیاری مانند : د سپوت، فئو دال، پارلما ن، سوسیا ل، د مکرات و ا ریستوکرات را به فرهنگ سیاسی جامعه وا رد کرد ند بلکه به بیشترعبا رات قد یمی نیز معانی تا زه بخشید ند به عنوان نمونه مفهوم ملت از (جامعه دینی) به مفهوم غیر دینی(ملیت) ومفهوم مردم از (مرد م) بد ون معنای سیا سی به(مردم) دا رای معا نی ضمنی د موکرا تیک ومیهن پرستانه تغییر یافت وهمین مفاهیم را د یکال طبقه تحصیلکردهً جد ید وعقاید علمای شیعه ضد د ولتی طبقه متوسط سنتی بود که سرانجام ا نقلا ب مشروطه(1288ـ1285/1909ـ1906) را ممکن ساخت وسلطنت محمد علی شاه قا جار را که با تبانی ا میر بها د ر جنگ ( وزیر دربار ) ولیا خف روسی( فرما نده قزا قخا نه) وعده ّای از قزا قان وسربازان سیلا خوری در سه شنبه 23 جما دی الا ولی 1326 مجلس شورای ملی را به توپ بستند سبب شد، تا آ زا د یخواهان ولا یا ت که د ر رأ س آنها( ستارخان سردار ملی و با قرخا ن سالار ملی ومحمد ولی خان تنکا بنی ویپرم خان ارمنی سپهدار اعظم وعلیقلی خان سردار اسعد بختیاری و نجفقلی خان صمصام ا لسلطنه ) را به قیام وجنگ با قوای د ولتی ونما یند گان شاه سوق داد که پس از چیره گی بر قوای د ولتی در صبح 27 جما دی الا آخری 1327 مّلیون وارد ( پایتخت) تهران شد ند واستبداد صغیر را برانداختند واین رستا خیز ملی را جشن گرفتند.

پا ینده ایران گردآورانده: سیدجلیل مرتضئ

این خا نه از پا ی بست ویران است

این خا نه از پا ی بست ویران است

آ نچه که برسرزمین ایران آریا یی می گذرد، هویت و واقعیت دین اشغا لگران تازی ، در سا ختار حکومتی ایرانیان است که آ زادی وعدا لت اجتما عی را به تباهی کشا نده و با این د ستاویزدرد و مرگ را به جبر آورده و حق زیستن و شا دی را از اها لی سلب کرده تا جا ییکه از تجا وز به حقو ق مّلت هرگز ابا یی ند ارند . و هر کس که ندای آ زا دی را آواز کند، سر به سربد ارا ن می سپارد .
رژیمی که در ابتدا بر کشورمان تحمیل شد. و با نا م جمهو ری اسلامی تشکل یا فت وسپس با سیستم تمر کز بر قوای سه گا نه ( مقننه، قضاییه ، مجریه ) به رهبری ولی فقیه که خود را وارث امامان تا زی و پیا م آ ور الله می داند و مدعی قا نونی بودن این نظا م و مشروعیت الهی است. توده مردم را امت اسلا می خوانده، تا بتواند منظور طبقا تی خود را بهترعملی سازند و حقانیت ملی راانکارکرده و مردم سالاری را امری ذهنی جلوه می دهند. آنان نه به خدا پا یبندند ونه به خود آگا هی انسا ن، تنها منفعت طلبا نی هستند که مردما ن را مطیع وبرده خود می دانند. و مدام همانند آفتاب پرست رنگ می بازند، با عمامه های سیاه وسفید و با نا مها ی آخوند وملا ومکلا وشیخ ، که هرگزشا یستگی آ نرا ندارند. علم و بیرق سبز بدست می گیرند در حا لیکه از چنگا لها یشان خون می چکد و درلبا س میش ظا هر می شوند و ابلهان به دورشا ن حلقه می زنند و بانگ تقدس و کرا مت ا نسا نی سر می دهند و سپس آن نا به خردان را می درند، چرا که فراموش کرده اند ترحم بر پلنگ تیزدندان گنهکاری بود برگوسفندان. حال اصلاح طلبان با عنا وین ( پراگما تیسم ، گفتاردرمان و نظریه پرداز اینترناسیو نال، گفتگوی تمدنها و پیرو سیادت ) که مقصود و منظورشان یک چیز است : جمهوری اسلا می نه یک کلمه کم نه بیش، آشکار می شوند و در صف ( ها شمی رفسجانی، خا تمی، میرحسین موسوی، کروبی ومحسن رضایی، گروهی از آ یا ت اعظا م و.... ) و در جنا ح دیگر اصول گرا یان ( خا منه ای، ا حمدی نژاد، مصبا ح یزدی، جنتی، و جمعی هزاردستان ) که مدعی حکو مت اسلامی هستند وجمهوریت را به رسمیت نمی شناسند. در حقیقت اینا ن انگل ها ی مذهبی هستند که هما نند زالو از خون ملت ارتزاق می کنند و براحتی امنیت ورفا ه ملی را به مخا طره می انداز ند، پیروان مکتب و سیاستی اند که مقید با صول ومبا نی ا خلا قی نیست و هرگونه عملی را برا ی نیل به مقصود جا یزمیدانند. هما نطور ما کیا ول نویسنده و سیاستمدار ا یتا لیا یی ( 1469ـ1527م ) کتابی را دراین باب نو شته است عینأ به اجرا درمی آورند و با تکیه بر سر نیز ه بر مردما ن حکمرا نی می کنند . اما فراموش کرده اند : هیچگاه سر نیزه تکیه گاه مطمئنی در مقا بل خشم وخروش ملی نیست و بی گمان این فرو ما یگان را از عر ش به فرش می رسا نند . بر این پا یه سا زما ند هی دولتی از جمهوریت به حکومت اسلا می مبدل شده و هم اکنون تنزل به رژیمی پیدا کرده که آ نرا وحدت درد ناک نخبگان واوباش می نامند، چرا که دراین سیستم اهریمنی تعهدی به هیچگونه برابری فلسفی و احترام به حقوق بشر اعم از حقوق فردی واجتما عی وجود ندارد. آنان خود را منتظران منجی بشریت می دانند و ( آزادی ، برابری ، برادری) را هما نطوریکه نا پلئون بنا پارت به نا م حکومت دموکراسی عرضه داشت و سپس تبدیل به یک سیستم ضد بشری وشبه فا شیستی گردید، راهبردی می دانند. و با واپسگرایی و رواج خرافات وسا ختن اتوپیا ومدینه فا ضله در عالم مجازی وایجا د بحرانها ی مکرر بین المللی زمینه تفکر واندیشیدن در خصوص چگونه زیستن را با دار ودرفش و فشارها ی (روانی، اقتصادی، نظامی) از شهروندان می ستانند. و مطا بق با قا نون اساسی جمهوری اسلامی، برگرفته از قرآ ن وعلم رجال، فقه و اصول و در ظا هر مبا نی حقوق بشر که هرگز همسویی با آن ومنشور حقوق بشر کوروش کبیررا ندارد و کثرت گرایی، همانا آزادی ( عقیده ودین ) که در یک نظام سکولار و خردگرا محقق می گردد، همواره در این سیستم افیونی منفور بوده و به شدت سرکوب می شود. امروز همگان شاهد حکومتی مبتنی بر جهل وجنون و جبروجنایت هستیم که چگونه تیشه برریشه ایرانیان می زنند و نسل جوان و آینده ساز کشورمان را به سوی قهقرا و نیستی سوق می دهند و نمی گذارند آزادی واختیار را که جزو حقوق لا ینفک بشری است، اعاده کنند. حتی عدالت نیز قربانی بیداد گران دینی شده است و دژخیما ن تازی صفت با انواع و اقسام شکنجه های فیزیکی و روانی از قبیل تجاوز به انس کما فی السا بق که ا خیرأ نیز مرسوم شده است، روح آزادیخواهی را به زنجیر کشیده و در نهاد و سرشت انسا نی می کشند، و با گرفتن اقرارهای نا روا وغیر قا نونی به زوروتعدی وجود دموکراسی درحکومت اسلا می را در بیداد گاهها مشروعیت می بخشند. و به بیان دگر بیدادگران مشروع خواه تجسم آزادی را بر لبها جراحی می کنند.
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
نگارنده: سید جلیل مرتضی

جمهوری ا سلا می در آ تش آ زا دیخوا هی


جمهوری ا سلا می در آ تش آ زا دیخوا هی

طرح حکومت ا سلامی بر پا یه ولایت فقیه زما نی ا ز سوی خمینی هما نا غده سرطانی وسر لو حه ء شقا وت ا را ئه شد که نیروها ی ا و باش حزب ا للهی توا نستند د یگر گروههای ا ئتلافی خوا ها ن حکومت د موکرا تیک و غیر مذ هبی را سرکوب ودر بهار 1358 به سلطهء سیا سی Hegemony د ستیا بند ،سپس شعا ر ها ی ا ستقلا ل و آ زا د ی جمهو ری ا سلامی را د را ذ هان عمو می د یکته کنند. ا کنون قا نون ا سا سی جمهوری ا سلامی ا یران به عنوا ن بیا نگر نهاد ها و منا سبا ت سیا سی،ا جتما عی،فر هنگی، ا قتصا د ی،جا معه بر مبنا ی حکو مت حق عد ل قرآ نی که مطابق ا صل پنجم ـ در زمان غیبت حضرت ولیعصر، ا ما مت ا مت بر عهده ولی فقیه ا ست ( آ گا ه، مد یر، مد بر، شجاع ) که ا کثر یت مردم ا و را به رهبری پذ یر فته با شند.و همچنین برا ساس ا صل پنجاه وهفتم ویکصدود هم از قا نون فوق قو ا ی حا کم ( مقننه ، مجریه ، قضاییه ) زیرنظر ولایت مطلقهء ا مر وا ما م ا مت(سید علی خا منه ای گجستگ ) ا د ا ره می شود که ا ین قوا مستقل ا ز یکد یگر ند و ا رتباط میا ن آ نها بو سیله ر ئیس جمهو ر تحمیلی بر قرار می گرد د که در حقیقت رئیس جمهوردر ا ین رژیم یک تد ا رکا ت چی است. و ا صل یکصد و پا نزد هم بر پایه ء قرآ ن آ یه 34 سوره نساء:ا لرجا ل قو ا مون علی ا لنساء ( نسو ا ن د ر مذ هب ا سلا م تحت قیمو میت رجا ل هستند ) ا ستو ا ر بود ه و رئیس جمهور با ید ا ز میان رجا ل مذ هبی و سیا سی که و ا جد شر ا یط د ر ا صل یکصد وهفد هم و یکصد و هجد هم و برا بر با ا صل یکصد بیست و یکم سوگند یاد می کند برگزیده میشود.ا صل چهارم قانون ا سا سی بیا نگرا ینست که قوانین و مقررا ت مد نی برا سا س مو ا زین ا سلا می ا ست و مشروطه با ید مشروعه با شد که تشخیص ا ین ا مر بر عهد ه فقها ی شورا ی نگهبان ا ست. با بازنگری منطقی به چگونگی تثبیت ا ین نظام ا کنون ا گر بگو یم ا ین رژیم حکومتی ا ر تجا عی و فا شیستی ا ست سخنی به گز ا ف نگفته ا یم. ا مروز نهضت د موکراسی خوا هی ا یرا نیا ن بر پایه بید ا د گری حا کما نی ا ست که ا ز تعد ی به حقوق ملت هیچ پر وا یی ند ا رند و سبب پد ید ا ری نظا م ضد ا نسا نی که همو ا ره به نا م آ زا د ی، برا بری، بر ا د ر ی ، ا ر ز شها ی متعا لی ا نسا نی را نقض کرده ومنجر به جنایت ، حق کشی ، ظلم و تبعیض و تضییع حقوق ا نسا نی شده ا ست و پیشوا در پس پرد ه د ین و تقدس پنجه ها ی ببر را پنها ن نمود ه ا ست و د ر نما ز جمعه سعی د ا رد به گونه ا ی تهد ید آ میزو تحقیر کنند ه حما سه ملی مرد می را بی اهمیت جلوه د هد و آ را ی ملت ایران را مهر تا ئید بر شا یستگی حا کمیت ا سلا می بد ا ند و ا فز و ن بر آ ن سخنا ن مو هن ا حمد ی نژا د که منکر حضو ر تجمعا ت ا عترا ضی مرد می ا ست و آ نان را به سان خس وخا شاک می خو ا ند با عث نفرت وکینه و تحقیر ملت ا ز رژیم حا کم شده ا ست و به سا دگی ا ین خشم مقد س و تحول ا جتماعی فروکش نمی کند حال دیگر تقلبا ت گسترده در ا نتخا بات ا خیر مطرح نیست بلکه ا یرا نیان خو ا ستا ر با ز گشت به هو یت ا یرا نی و آ ر یا یی خو یشتنند هما نا ( گفتار نیک ، پند ا ر نیک ،کرد ا ر نیک ) که شا لو د ه وجد ا نیا ت آ نا ن ا ست.و ر یشه همه ء فضا یل ا خلا قی ا ست همیشه ثا بت و تغییر نا پذ یر و نز د همه ء ا د یا ن مقبو ل و د ر قلو ب همه ء ا نسا نها ی آ ز ا د ه جا و د ا ن ا ست ز یرا ا هریمن سمبول مرگ و د ر د و ا هو ر ا مزد ا سمبول شا د ی و ا مید به زند گی ا ست و همچنین منشو ر حقو ق بشرکوروش کبیر و ا ند یشه د مو کرا سی ا حترام به شخصیت ا نسا نی وحیثیت بشری در دین زرتشتی به روشنی تما م نما یان ا ست یعنی هرگاه ا نسا ن به ا ند یشه وگفتا روکرد ا رنیک بگرود به پیروزی نور کمک کرده ا ست وا گربه دروغ و ظلم بپیوند د پیروزی ا هریمن را به پیش آورده ا ست هرود ت د ر با ره آ زا د گی ا یرا نیا ن چنین یا د می کند : ا یرا نیا ن بهتر می د ا نند که برروی زمینی نا سپاس ا میر با شند تا ا ینکه د ر د شتی بذ ر بکا رند که محصول آ ن برد گی ا ست . و یا گزنفون در تو صیف قا نون د ر نزد ا یرا نیان مینو یسد : پا رسیا ن مسا وا ت د ر برا بر قا نون را عد ا لت می نا مند . و چا مه سرا یان نا می همچو ن فرد و سی، حا فظ و سعد ی که نظم و ی در سازمان ملل گو هری از فرهنگ کهن ا یران ا ست. و در تا ریخ معا صر ا یرا ن ا نقلا ب مشروطه را د ر پیش روی د ا ریم که طبقه متوسط زمینه سا زا ین تحول بود ند و سرا نجام ا ستبد ا د صغیر را بر ا ند ا ختند و همه ء گروهها ی سیا سی زیر پرچم ملی شیروخورشید متحد شد ند وبرا ی ا ستقرا ر حکومت قا نو ن و تحقق عدا لت خوا هی فریا د زند ه با د ملت ا یرا ن را سر دا د ند .جنبش ملی مرد می ا یرا نیا ن می توا ند پس ا نقلا با ت معروف گیتی به ا نقلا ب ا ینترنتی و فرهنگی معرفی شود.چرا که موجب همسویی ا فکا رجها نی شده و توا نسته ا ند با هو شیا ری پیا م آ زا د یخوا هی ملت در بند ا یرا ن را به د ورترین نقا ط د نیا برسا نند تا جا ئیکه جها نیان ا ین پا ید ا ری مرد می را بر ا ی د ستیا بی به د موکرا سی وحقوق بشروحقوق اجتما عی بشنا سند ا گرچه ا ین ا نقلاب هنوز به ثمر نرسیده ا ما ما نبا ید فرا مو ش کنیم جمهوری ا سلا می د ر کلیت وتما میت با ید سرنگو ن گرد د و نخستین قد م برا ی ر سید ن به د موکرا سی و ا قعی ا یجا د حکو مت سکولارا ست.
پا یند ه ا یرا ن
گردآورانده: سیدجلیل مرتضئ

ـ اکنون سرنوشت ملت ایران را ایرانیان رقم میزنند


ـ اکنون سرنوشت ملت ایران را ایرانیان رقم میزنند
نهضت ملی مردمی ایرانیان نتیجه پیشرفت ورشدوآگاهی افکار عمومی وآشناشدن مردم به حقوق خویشتن است. که بنیان آن مساوات از حیث فلسفی وحقوقی است وهمچنین حقوق ملت ،آزادیهایی که دولت رااجازه تجاوز به حریم آن نیست وحاکمیت ملی یعنی فرمانروای ملت خود ملت است وهیچ دستاویزی چه دینی وغیردینی نمیتواند دیکتاتوری راموجه کند آنچه که ازحکومت(مردم برمردم بوسیله مردم)باید بیان شود گویا درجمهوری اسلامی قید عبارت(مردم)زاید است واین حکومت اساسأ حکومت برمردم است .وتباین مبانی حقوق اسلامی با منشورحقوق بشر سبب پدیداری حکومت فا شیسم مذهبی گردیده است حکومتی که بر اساس اصل110 قانون اساسی تمام اختیارات سه قوه (مقننه،مجریه،قضاییه)تحت نظرامرولایت فقیه یا قدرت مطلقه سپرده شده اند.که همین امر درتنافض باحاکمیت ملی است ونشانگر تجاوز دولت دربرابرحقوق ملت است. اکنون پس از اعلام نتایج آرای دروغین دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران گواه این مطلب است که هیچگونه صداقت وتضمینی در انتخابات وجود ندارد وهر آنچه مصلحت اشغالگران باشد از صندوقها رأی بیرون میآید وهیچ تأثیری به حال قشر کم در آمدوزیرخط فقر ندارد عدم عدالت اجتماعی باعث خروش ملی شده ومردم ایران دریافته اند از طریق نافرمانی مدنی میتوانند به حقوق از دست رفته شان برسند اگراین پایداری ویکپارچگی از سوی ملت تداوم یابد میتواند منجربه استقرار حکومت قانون وتحقق عدالت اجتماعی و سرنگونی رژیم توتالیتر گردد واما اگر مردم ایران سکوت کنند وبه اکثریت خاموش بپیوند دیگر نمیتوانند به حاکمیت ملی دستیابند براین پایه وظیفه همهء میهن پرستان است که برای آزادی وحقوق بشر و نجات ایران با یکدیگرائتلاف کنندوهمچنین برای نیل به حکومت سکولار ومردم سالاری درآینده ایران اتفاق نظر پیدا کنیم وبا حضوردر تظاهرات های هماهنگ شده آوای آزادی هم میهنانمان را درفضای اختناق حاکم به گوش مجامع بین المللی برسانیم تا روحیه انقلابی را درآنها زنده نگهداریم ودرصورت فروکش کردن این جنبش ملی از وقوع تلخ کامی و رویداد مجدد همانند 18تیر 1378جلو گیری کنیم.

پاینده ایران آریایی
سید جلیل مرتضی

نسخه مکتوم نهضت مشروطیت

نسخه مکتوم نهضت مشروطیت

آ نچه که در رستا خیز مشروطه اول مظفرالدین شاه قا جا ر را واداشت. تا دروا پسین روزها ی زند گا نی خو یش به تار یخ 14 ذ یقعدهء سا ل 1324 قمری قا نون ا سا سی 51 ماده ای تدوین شد ه، در اولین مجلس شورای ملی را امضاء کند و ولیعهد او محمد علی شا ه قا جا ر نیز مجبور به اطا عت شد. اراده ملی ( قا نو ن ) در راستا ی د مو کراسی ا ست. و لیکن این مجموعه قوا نین مد نی نیز د ارای نقا یصی بو د . هرچند که قا نگذ اری را به نما یند ه گان ملت و گذار می کند. و از این حیث قد رت استبداد را محد ود می سا ز د. د ارای چند نقطه ضعف است که برا ی بر طرف کرد ن اینگونه کا ستیها د ر قا نون اسا سی ، نیازمند به متمم قا نون اساسی بودند. با در گذ شت مظفر الد ین شاه قاجار به روایتی پنج روز یا ده روز پس از تا یید قا نون اسا سی فرزند مستبد او محمد علی شاه قا جا ر جا نشین وی گرد ید. او از آغاز کار، دشمنی خود را با نهضت مشروطیت آشکار سا خت و همین امرموجب شد روند مشروطه خوا هی را با چا لش عظیمی روبرو سا زد اما با همهء اشکال تراشی های مزورانه شاه با توسل به دین ومذ هب و بر انگیختن افکار عمومی بر ضد اصول مشروطه سرانجا م متمم قا نو ن اساسی آماده و به مجلس شورا ی ملی ارائه شد.
1ـ به موجب متمم قا نو ن اساسی افرادکشور، صرف نظر از دین و مذهب و طبقه، متساوی الحقوق هستند با تصویب این اصل مسلمان همان اندازه حق دارد که غیر مسلمان و به اضا فهء کلیه امتیا زاها ی اشرافی و روحا نی لغو می شود.
2 ـ آزاد ی عمو می از قبیل آزادی احزاب و جمعیتها وهمچنین آزادیها ی فردی رسمأ اعلام می شو د.
3 ـ به موجب این قا نون ، قوای حکومت نا شی از ملت شنا خته می شود و به سه رشتهء مجزا : قوهء قا نگذری، قوهء قضا یی، قوهء اجرایی، تقسیم می شود .
4 ـ با تصویب این قا نو ن، حق قضاوت از روحا نیا ن و حکا م سلب می شود.
5 ـ به موجب این قا نون اوامر پادشاه وقتی قا بل اجرا است که به امضای وزیر مسئول رسید ه با شد.
6 ـ طبق معمول همه کشورها ی دموکراسی، وزیران در برابر مجلس مسئو لند و غیر.
متمم قانون اساسی با در بر داشتن این اصول، بسیاری از مجلسیان را دچار بهت و وحشت وسرانجام دچار دو دستگی کرد. تا آنزمان عد ه ای از روحا نیا ن که به پیشرفت مشروطه می کوشید ند ، نمی داستند که حکو مت دموکراسی الزامأ حکومتی است که در برابر مذ هب بی طرف ا ست اما پس از آنکه دانستند که لا زمه مساوات، لغو کلیهء امتیازهای روحانی است، نا خشنود شد ند. جمعی کوشش خود را متوقف کرد ند، جمعی سست شد ند وبرخی به مخالفت برخاستند. و نخستین تفرقه د رمیان مشروطه خواهان پد ید آمد، خا صهء محمد علی شاه آ تش این اختلا فا ت را بشد ت دامن می زد. این جدایی به میا ن نما یند گا ن مجلس نیز کشید ه شد.عد ه ای سنگ ( شریعت خواهی ) به سینه کوفتند و گفتند که حکومت باید ( مشروعه ) با شد ( حکو مت متکی به شر ع د ین ) نه مشروطه. محمد علی شاه آ ب را گل آ لو د می کرد و مخا لفا ن مشروطه احسا سا ت مذ هبی مرد م را تحریک می کرد ند. کار به جایی رسید که از سه نفر روحانی مشهور که دو تن آ نها به جنبش مشروطه کمک بسیار کرد ه بود ند، شیخ فضل الله نوری رسمأ به خد مت مخالفان مشروطه درآمد و طبا طبا یی وبهبها نی در هیاهوی مشروطه ومشروعه خاموشی گزیدند. ایراد شریعت طلبان به متمم قا نون ا سا سی د ربارهء چند نکته بود.

1ـ می گفتند اصل هشتم که همهء مرد م در برابر قا نون مساوی می شنا سند بر خلاف شریعت است ونبا ید در قا نون اساسی گنجا نید ه شود.
2ـ می گفتند که مقرارت اصل نوزد هم مبنی بر تحصیل اجباری بر خلا ف شر یعت است.
3ـ عقید ه داشتند که اصل بیستم مبنی برآزادی مطبو عا ت درست نیست و مطبو عا ت با ید زیر نظر علما باشد. 4 ـ مهمتر از همه باید قوانینی که از مجلس می گذرد به تصویب علما برسد. اما این بار نیز اتحاد شاه وشیخ در بیداری ملی برای رسید ن به دموکراسی نتوا نست کارساز بیا فتد و اها لی بروی استبد اد سلطنتی و واپسگرایی مذهبی خط بطلان کشید ند و درگرما گرم این تلاش شکوهمند کوشید ند تا متمم قانون اساسی در29 شعبان 1325 قمری به تصویب مجلس وصحهء محمد علی شاه قاجار رسید. ولی در هنگا م امضا ی متمم در اصل سی پنجم که چنین نوشته شده بود: ( سلطنت ودیعه ای است که از جا نب ملت به شخص پا د شا ه تفو یض شده ) عبارت ( به موهبت الهی ) را ا ضا فه کرد وا صل سی پنجم را بد ین صورت درآ ورد : سلطنت و د یعه ای است که به مو هبت الهی از جا نب ملت به شخص پا د شا ه تفو یض شد ه. تصو یب متمم قا نون اساسی پیروزی مشروطه خواهان واقعی بود و سبب ساز رویا رویی دولت علیه ملت گرد ید. این کینه توزی محمد علی شا ه تا جا یی انجا مید که مجلس شورای ملی رادر سه شنبه 23جمادی الاولی 1326 قمری به توپ بست و به تعا قب آن آزاد یخواهان ولایات بپا خواستند وسرانجام استبداد صغیر را بر انداختند و به تا ریخ 27جمادی الاخری 1327 قمری ملّیون (پایتخت) تهران را فتح کردند. و قبل از افتتاح مجلس دوم فا تحین تهران بر جمعی از روءسای استبداد دست یا فتند وایشان را پس از محاکمه به دار آویختند مشهور ترین این جماعت شیخ فضل الله نوری بود که در دورهء صدارت عین الد وله ومجلس اول و استبداد صغیر موجب آ زار خا طرمشروطه خواهان را فراهم آ ورد ه و ازاستبداد جدأ طرفداری کرده بود. به تاریخ 13رجب1327به زند گی ننگین او خا تمه داد ند. قا بل ذکر ا ست کیا نوری ، نوه همان شیخ فضل الله نوری است که بعد ها به سمت د بیراول حزب توده منصوب شد. و اوتنها کسی است که درست پیش از دستگیری ( پنجاه وسه نفر) توسط پلیس رضا شاه به آ لمان رفت وبا استفا ده از بو رس تحصیلی د ولتی به تحصیل خود ادا مه داد و در رژیم جمهوری ا سلامی د ها ن به انا بت گشود و دیگر رفقا ی خویش را به تیغ جلا دان حکومت اسلامی سپرد.

گردآورند ه: سید جلیل مرتضی